قتل

گرفته شدن جان انسانی به دست انسان دیگر ریشه در ابتدای تاریخ بشریت دارد، زمانی که قابیل به حسادت از برادر خود را به قتل رساند؛ این خطای غیراخلاقی آغاز یک فاجعه در طول زندگی بشریت بود. از آن زمان تا حالا ما شاهد از این قبیل حوادث ناگوار در اطراف خود و سراسر دنیا بوده‌ایم پس قانون وظیفه دارد تا برای پرونده‌های قتل حکمی قاطع صادر کند تا خانواده مقتول به حق خود برسد و شخص قاتل نیز به سزای اعمال خود برسد.

قضاوت و صدور حکم در این گونه پرونده ها آسان نیست چرا که بارها شنیده ایم سر بیگناه تا پای دار می‌رود ولی بالای دار نمیرود. مواردی این چنینی مشاهده شده که شخص به اشتباه متهم به قتل شده و در طی روند بلند دادگاه و به کمک مشاوره حقوقی از طناب دار نجات داده می‌شوند. در قانون جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت این موضوع آن را به سه دسته تقسیم میکند؛ قتل عمد، قتل شبهه عمد و خطای محض.

قتل عمد

به طور ساده به قتل هایی گفته می‌شود که بدون دستور قضایی و یا حکم قانونی اتفاق رخ می‌دهد که این عمل بی رحمانه میتواند شامل انگیزه‌های گوناگونی باشد؛ برای مثال بخاطر حسادت، ناموس، ایده ئولوژیک، از روی عصبانیت، اختلاف نظر و از این دست موارد.

قتل غیر عمد یا قتل شبهه عمد

قتل غیر عمد را می‌توان یک درجه پایین تر از قتل عمد به شمار آورد؛ اما در باید این را در نظر داشت که در هر صورت قتل به حساب آمده و همچنان عملی غیر اخلاقی به شمار می آید. باید در نظر داشت که قوانین مرتبط با قتل غیر عمد در کشورهای مختلف بوده و برای مثال در کانادا یا بریتانیا، برخی از اعمال توسط مقتول که سبب خشم غیر قابل کنترل قاتل می‌شود، میتوان عمل قاتل را از حالت عمد به غیر عمد تبدیل کرد.

در ایران قتل شبه عمد اینگونه تعریف میشود که جانی بدون قصد و غرض قبلی و بدون آن که نیت گرفتن جان او را داشته باشد به واسطه برخورد فیزیکی و یا بیماری مقتول دچار حادثه ناگوار مرگ شده و بدین شکل شخص قاتل در اصلاح مجرم به قتل عمد میشود. در قانون جمهوری اسلامی ایران برای این دسته از مواردی که بررسی و صحت آن نیاز به دقت بالایی دارد، زمان زیادی برای اثبات آن میبرد و با توجه به غیر عمدی بودن آن، از حداکثر مجازات استفاده نمیشود.

پیشنهاد می‌شود: مقاله نگارش اظهارنامه را مطالعه فرمایید.

خطای محض

همه ما در روزمره دچار حوادث همچون تصادف می‌شویم، همان گونه که از اسم آن مشخص است تصادف یا اتفاق، به طور معمول در کسی که هر روز به سر کار میرود و یا مسافر کشی می‌کند هیچگاه خواستار تصادف نیست اما متاسفانه در بعضی موارد اتقاق افتاده که در همین گونه تصادفات افرادی منجر به مرگ شدن، اینگونه موارد را قتل نه بلکه خطای محض می نامند.

مفهوم واژه قصاص

قصاص از ماده قص گرفته شده است قص به معنای کیفر گناهان است و قصاص را عمل مقابله به مثل گویند. همچنین گفته شده که در لغت عرب قصاص به معنى جستجو و پیگیرى از آثار چیزى است و هر امرى که پشت سر هم آید. از آنجا که «قصاص» عملی است که پشت سر قتل دیگرى قرار میگیرد این واژه در مورد آن به کار رفته است.

مفهوم واژه دیه:

دیه که در فارسی به آن خون بها نیز گفته میشود در فقه اسلامی عبارت است از مالی که به عنوان جریمه به خوانواده به قتل رسیده میدهد و بدین ترتیب در کنار قصاص یکی دیگر از شیوه های مقابله با جنایات و جبران آن ها می باشد. در واقع دیه در کنار قصاص یکی از شیوه های مقابله با با جنایت میباشد.

قتل از دیدگاه ادیان یکتا پرست

یهودیان بر این باورند که خداوند دوستار پاکیزگی بوده و با حضور خود در سرزمین یهودیان، مایه ی دلگرمی و آرامش آنان میباشد؛ بنا بر این، خداوند خون را در دین یهود همانند اسلام نجس معرفی کرده و با این فرض که پروردگار از خونریزی و آلودگی بیزار بوده و آن را نهی می کند از ذهن ها به دور نمی‌باشد؛ زیرا عمل کشتن نفس موجب آلودگی زمین میگردد.

در دین مسحیت نیز این عمل را حرام دانسته با این توجیه که هر فرد برادر فرد دیگر است و انسان باید با هر فرد از این منظر برخورد کند که او برادر و هم نوع اوست و بر انسان واجب است که با برادر خود به رحمت و عطوفت برخورد کند به گونه ای که محلی برای خشم و غضب نباشد چه رسد که به هر دلیل او را بکشد

در انجیل آمده« گفته شده است که هر کس مرتکب عمل کشتن نفس شود، محکوم می باشد. اما من می گویم که حتی اگر نسبت به برادر خود خشمگین شوی و بر او فریاد بزنی باید تو را محاکمه کرد و اگر برادر خود را ابله خطاب کنی، باید تو را به دادگاه برد و اگر به دوستت {خود} ناسزا گویی سزایت آتش جهنم است.) انجیل متی، باب۵، قسمت احکام تورات /۲۱و۲۲»

در دیدگاه اسلامی

از دیدگاه دین اسلام این عمل نفسانی به این دلیل حرام است که خداوند قادر و متعال هنگامیکه اراده فرموده به این که نفسی موجود در این دنیا باشد و او موجود می شود و به او مدت معینی را داده تا در این دنیا زندگی کند. کشتن نفس حرمت دارد چون مخالف است با اراده ی خداوند. خدای متعال انسان را آفرید درحالی که خون او را حرام کرد و کشتن نفس جدای از تعدی به درگاه الهی و حق الناس به سبب گناه مرتکب شده ظلم به خود نیز هست.

و در قرآن آمده: « وَ ال تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّهُ إِالَّ بِالْحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَال یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً (االسراء/۳۳) و کسى را که خدا کشتنش را حرام کرده }و به جانش حرمت نهاده} جز به حق نکشید، و هر کس مظلوم {و به ناحق} کشته شود، براى وارثش تسلّطى بر قاتل {جهت خون خواهى، دیه و عفو} قرار داده ایم،  پس وارث مقتول نباید در کشتن زیاده روى کند؛ زیرا او {با قوانین صحیح و درستى چون دیه و قصاص} مورد حمایت قرار گرفته است.»

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

ورود / ثبت نام
کد تأیید به شماره شما ارسال می شود

ارسال مجدد گذرواژه یکبار مصرف(00:90)

4 × 4 =