الزام به تمکین

بر اساس قانون مدنی، و دادگاه خانواده، یکی از مهم ترین وظایف و تکالیفی که زوجین در مقابل هم دارند الزام به تمکین دوطرفه است.تمکین باید هم از طرف زن و هم از طرف مرد باشد. کلمه تمکین در لغت به معنی تن دادن،  تسلیم شدن است .

در تعبیر حقوقی؛ قیام زن به ادای و انجام وظایف همسری در مقابل شوهرش  گفته می شود. واژه تمکین در قانون مدنی تعریف نشده ولی در ماده ۴ قانون حمایت خانواده مصوب در سال ۱۳۹۱ از این واژه استفاده شده است. الزام به تمکین  به دو بخش تمکین خاص و تمکین عام زوجین در مقابل هم تعریف شده است

مطابق ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی، همان لحظه که خطبه­ ی نکاح به طور صحیح بین زن و مرد جاری می شود. در واقع روابط زوجین بین طرفین برقرار و حقوق و تکالیف و الزام به تمکین، زوجین در مقابل همدیگر مشخص و برقرار می شود.

الزام به تمکین چیست؟

معمولا در جامعه ی ما الزام تمکین زن از شوهر بیشتر مورد توجه است در حالی که این الزام با توجه به قانون اسلامی و قرآن باید دو طرفه باشد.یعنی همیشه بر طبق روال این زن نیست که باید شوهرش را تمکین کند بلکه گاهی اوقات اتفاق میافتد که که مرد نیز نمی تواند همسرش را تمکین کند حالا چه از لحاظ جنسی و چه از لحاظ رفاهی،مالی و روحی، در واقع مرد نیز موظف است با پرداخت نفقه و مهریه زن، نیازهای مالی و مادی و روحی و جنسی همسرش را  برطرف سازد.

با این توضیح ، هر چند واژه تمکین فقط مختص زن نیست ، اما در جامعه ما بیشتر در خصوص خانم ها به کار رفته و شنیده می شود.

تمکین زن در واقع عبارت است از: اطاعت از شوهر در زندگی مشترک و تن دادن در روابط زناشویی . با این حال در برخی از موارد ممکن است، یکی از زوجین ( معمولا زن ) از تمکین در قبال دیگری خودداری کند، که در این شرایط، اگر همسرش نتواند به صورت مسالمت آمیز،با گفتگو و خریدن هدیه و نوازش و غیره همسرش را متقاعد به تمکین کند،سپس سعی کند از خانواده ها کمک بگیرد تا با او صحبت کنند که مکلف به الزام به تمکین است و به موضوع با گفتگوی خانوادگی خاتمه دهد.

اما اگرباز طرف مقابل به درخواست و نیازهای همسرش توجه ­ای نداشت، چاره ای نیست جز اینکه به دادگاه خانواده مراجعه نموده و الزام به تمکین را خواستار شود.

شرایط الزام به تمکین زوجین در دوران عقد

براساس قانون، در دوران عقد که خطبه نکاح بین زوجین خوانده شده، اما هنوز زندگی مشترکشان را شروع نکرده اند. برای خانم دوشیزه حقی در نظر گرفته شده است که به آن حق حبس می گویند.

به این معنا که دختر خانم دوشیزه برای دفاع از خود در مقابل دادخواست الزام به تمکین شوهرش، به دادگاه اعلام می کند که می خواهد از حق حبس خود استفاده کند و تا تمام مهریه به او پرداخت نشده است الزام تمکین نیست.در این صورت دادگاه موظف است که دادخواست الزام به تمکین مرد را رد کند و به نفع زن رای دهد.

البته اگر زن بعد از دوران عقد با همسرش در یک منزل زندگی و معاشرت کرده باشد و نه تمکین خاص  ، نمی تواند به حق حبس خود اتکا و استناد کند. به تعبیر دیگر اثبات تمکین عام زن باعث از بین رفتن استناد به حق حبس  او خواهد بود.

الزام به تمکین مرد از طرف زن

بر اساس قانون امکان اقامه دعوای الزام به تمکین زن وجود دارد، زن نیز تحت شرایطی می تواند تقاضای الزام به تمکین مرد را در دادگاه مطرح کند؛

هر چند این تقاضا به دلیل شرم و حیای خانم ها کمتر در دادگاه ها مطرح می شود و به جای آن خانم ها معمولا الزام به تمکین شوهر را ضمن دادخواست مطالبه نفقه مطرح می کنند، با این حال از لحاظ شرعی و قانونی نیز می توان مرد را موظف به تمکین در قبال همسر دانست که در غیر این صورت، زن ابزارهای لازم برای الزام به تمکین مرد را در اختیار خواهد داشت.

مراحل دادخواست الزام به تمکین زن از طرف مرد

معمولا زمانی که معنا و مفهوم الزام به تمکین پرسیده می شود، منظور الزام به تمکین زن می باشد؛ چرا که انجام تکلیف تمکین در خصوص زنان پر رنگ تر از مردان است و در مقابل ، الزام به پرداخت نفقه زن در خصوص مردان به کار می رود .

بر این اساس، چون در عقد دائم زن وظیفه دارد که شوهر خود را تمکین نماید، در صورتی که زن بدون وجود هیچ دلیل منطقی و یا قانونی از تمکین در مقابل شوهر خود امتناع کند، شوهر او این حق را خواهد داشت که به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای الزام به تمکین زن را مطرح نماید. در این صورت زن باید در دادگاه حاضر شده و به درخواستی که از سوی مرد مطرح شده است پاسخ دهد و اگر مدعی عذر موجهی برای عدم تمکین همسرش داشت، آن را به دادگاه ارائه میدهد.

مرد یا وکیل او در موارد عدم تمکین زوجه بایستی با دادن دادخواست الزام به تمکین از طریق ثبت در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی در دادگاه خانواده محل اقامت زن  اقامه دعوی تمکین کند. بهتر است که قبل از ارائه دادخواست، اظهارنامه ای مبنی بر لزوم تمکین و بازگشت زوجه به منزل از طرف شوهر برای زن فرستاده شود.

رسیدگی به پرونده الزام به تمکین توسط دادگاه ها

روش دادگاه های خانواده در تهران چنین است که: مرد باید ثابت کند که عقد مقدمات تمکین مثل تهیه مسکن متناسب برای همسرش و اثاث و لوازم منزل، خرجی خانه(نفقه) و  همسرش را تهیه کرده است.

پرونده الزام به تمکین دو مرحله ای است یعنی، هر کدام از زوجین که رای دادگاه اولیه به ضرر او باشد می تواند در فرجه ۲۰ روزه پس از ابلاغ رای، نسبت به اعتراض و تجدید نظر خواهی از طریق ثبت در دفتر خدمات الکترونیک قضایی اقدام نماید.

اجرائیه حکم الزام به تمکین پس از قطعیت حکم و صدور رای به نفع شوهر، به تقاضای او از دادگاه اولیه درخواست شود.

نکته ای که باید توجه کرد اینکه به زور و قوه قضاییه زنی را که محکوم به تمکین شده به خانه شوهر نمی آورند. فقط اگر زوجه رای دادگاه را اجرا نکند و تمکین از شوهر نکند، ناشزه محسوب می شود و زوج می تواند از مزایای آن استفاده کند.

دلایل رد دادخواست الزام به تمکین زن

۱ – مرد، اثاثیه لازم و موارد نیاز برای شروع یا ادامه یک زندگی مشترک را برای همسرش فراهم نکرده است. در چنین مواردی معمولا خود مرد هم تمایلی به تمکین همسرش ندارد و فقط برای بدست آوردن مزایای آن به تعبیری تله تمکین را به پا می کند. اما باید توجه داشت دادخواست تمکین مستلزم تهیه مسکن و اثاثیه متناسب با شان زوجه است.

۲ – زن اگر بتواند ثابت کند عدم تمکین او به دلیل سوء رفتار و سوء معاشرت شوهرش می باشد مثل ضرب و جرح، اعتیاد شدید، مصرف بی رویه الکل، توهین، تهدید و غیره  دادخواست تمکین شوهر رد می شود.

۳ – استفاده از حق حبس زوجه هم از دلایل موجه عدم تمکین است.

۴ – توانایی نپرداختن نفقه زوجه و همچنین نپرداختن نفقه زن نیز می تواند از دلایل موجه عدم تمکین باشد.

۵ – اگر زن بتواند ثابت کند که شوهر صوری درخواست تمکین داده و در عمل علاقه ای به ادامه زندگی و همسر ندارد، می تواند از دلایلی باشد که موجب رد دادخواست الزام به تمکین شود.

به طور مثال: در پرونده ای شوهر در پیامک های زیادی که به همسرش داده بود علاوه بر توهین، نوشته بود که زوجه را دوست ندارد و قصد ازدواج با شخص دیگری را دارد وغیره که با ارائه مدارک فوق به قاضی محترم شعبه در جلسه رسیدگی و البته تایید زوج که از تلفن همراه او بوده است، مشخص شد که در واقع شوهر تمایلی به تمکین زوجه و زندگی مشترک ندارد.

 

در پرونده ای دیگر زن با شهادت همسایگان آپارتمان توانست ثابت کند که در آپارتمانی مستاجر بوده اند و زوج به مدت ۵ ماه ترک منزل کرده است و درخواست تمکین زوج با توجه به ترک منزل او رد شد.

۶ – عدم حضور زوجه در جلسه دادرسی نیز از دلایل رد درخواست تمکین است.

۷ – در رای دادگاهی که قاضی محترم استدلال کرده بود که در عرف خانوادگی محل زندگی زن و شوهر، گرفتن مراسم مرسوم به عروسی، خاصه برای زنی که ازدواج اول او است اهمیت فراوان دارد.

از صحبت های زوجین در جلسه دادرسی هم استنباط می شود که توافق زوجین در هنگام عقد، گرفتن مراسم عروسی توسط شوهر است و در این پرونده علی رغم اینکه بین زوجین نزدیکی واقع شده است ولی چون زندگی مشترک را آغاز نکرده اند و زوج مراسم عروسی متعارف که تعهد داده بوده تدارک ندیده است لذا حکم به رد تمکین زوج صادر کرده بود. با اعتراض به حکم عدم تمکین توسط زوج، دادگاه تجدید نظر هم شرایط عدم تمکین زوجه مذکور را موجه تشخیص داده و دادنامه بدوی تایید شد.

۸ – می دانیم که دعوی تمکین از پرونده هایی محسوب نمی شود که مشمول اعتبار امر مختومه شود به زبان ساده رد دعوی تمکین باعث نمیشود که زوج نتواند مجدداً دادخواست تمکین بدهد. ولی اگر دلیل رد دادخواست تمکین که در ازای ذکر شده از بین نرود، درباره دادخواست تمکین دادن زوج بی فایده خواهد بود. مگر اینکه دلیل جدیدی ارائه شود. مثال: رد شدن دعوی تمکین شوهر به دلیل نداشتن مسکن بوده خوب اگر زوج مسکن تهیه کند دوباره می تواند دادخواست تمکین مجدد بدهد.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

ورود / ثبت نام
کد تأیید به شماره شما ارسال می شود

ارسال مجدد گذرواژه یکبار مصرف(00:90)

دو × 2 =