فسخ نکاح

امروزه بیشتر افراد فسخ نکاح را همان طلاق می دانند، در حالی که اینطور نیست. اما پیش از هر چیز لازم است که شما با تعریف نکاح و فسخ نکاح آشنا شوید.

نکاحنکاح همان قرارداد یا رابطه ای است، حقوقی و اخلاقی که به وسیله عقد بین زن و مرد حاصل می شود و به آن زوج حق می دهد، که زندگی مشترک و روابط خود را با یکدیگر شروع کنند، مظهر بارز این رابطه، حق رابطه زناشویی است.

 انواع نکاح:در قانون اسلامی به دو نوع نکاح اشاره شده،نکاح دائم و نکاح موقت.

نکاح دائمرابطه حقوقی که به وسیله عقد بین زن و مرد برای همیشه و دائمی جاری میشود، بنابراین طبق این نکاح زوج ها حق دارند برای همیشه، تا آخر عمرشان و یا تا زمانی که با یکدیگر سازگاری دارند با هم زندگی کنند و رابطه داشته باشند.

در نتیجه به اعتبار همیشگی بودن آن به آن نکاح دائم گفته می شود.

نکاح موقت: این رابطه برخلاف نکاح دائم است. و زوج ها برای مدت معینی که خودشان در صیغه نامه مشخص می کنند، می توانند با یکدیگر رابطه داشته باشند. به همین دلیل به آن نکاح موقت می گویند.

فسخ نکاح چیست؟

 فسخ نکاح، یعنی منحل شدن عقد ازدواج میان زوجین به دلایلی ناسازگاری، خیانت، عدم تمکین، عیب و نقصی در یکی از زوجین وغیره که باعث می شود ادامه زندگی برای یکی یا هر دو طرف به دلیل مشکلات روحی و روانی، جسمی و ذهنی، یا مالی و رفاهی ممکن نباشد.

تفاوت فسخ نکاح و طلاق!

1) طبق ماده ۱۱۳۲ قانون مدنی فسخ نکاح تنها به خواست صاحب حق(یکی از زوجین) امکان پذیر است و فقط باید به طرف مقابل اطلاع داده شود.اما برای عقد طلاق الزام به تشریفات خاصی است، مثل خواندن صیغه طلاق و حضور دو شاهد عادل (مرد).

2)در فسخ نکاح شرطی وجود ندارد و براساس ماده 1132 قانون مدنی، فسخ نکاح در دوران عادت و نفاس زن ممکن است.اما طلاق در صورتی درست است که شرایط خاصی در زن موجود باشد.(طبق ماده 1140 قانون مدنی،عقد طلاق در دوران قاعدگی و عادت زن) درست نیست.

3)برای فسخ نکاح نیازی به حکم دادگاه نیست، در نتیجه دادگاه مکلف به رسیدگی محدود به احراز هویت صاحب حق فسخ است. وظیفه ای برای اصلاح رابطه و داوری بین زوج ها ندارد. درحالی که قبل ازعقد طلاق یکی زوجها باید از دادگاه حکم یا دادخواست طلاق بگیرد.

4)بر اساس (مواد ۱۱۵۲ و ۱۱۵۳ ق. م.) موارد فسخ نکاح در دائم و موقت یکسان است ولی درخواست طلاق برای نکاح دائم است.

5)در فسخ نکاح امکان بازگشت دوباره زوجین وجود ندارد،مگر با خواندن نکاح جدید.اما در طلاق زوجین می‌تواند بعد زمان معین (3ماه و 10 روز) دوباره با هم ازدواج کنند.

6)طبق (ماده ۱۰۹۲ ق. م.)، در فسخ نکاح زن حق مهریه ندارد، مگر در صورتی که مرد عنن (ناتوانی جنسی)باشد. زن مستحق نصف مهریه است.اما برای طلاق در دوران عقد، اگر زوجین هیچ رابطه ای با هم نداشتند، بازهم زن مستحق دریافت نصف مهریه است.

7) فسخ نکاح هرچند بار که بین زن و مرد اتفاق بیافتد،با جاری شدن نکاح جدید می توانند باهم رابطه داشته باشند.اما در طلاق، اگرزوجین سه بار ازهم طلاق گرفته باشند،دیگرنمی توانند باهم ازدواج کنند.

تکلیف مهریه زن بعد از فسخ نکاح چیست؟

براساس ماده 1128 قانون مدنی، تعیین می کند، هر گاه در یکی از زوجین آثار خاصی از یک بیماری(روانی، اعصاب، جسمی،روحی و…) داشته باشد، که بعد از عقد نکاح مشخص شود که طرف مذکور دارای بیماری خاص است، آنگاه طرف مقابل حق فسخ نکاح را خواهد داشت، اما اگر توصیف مذکور در عقد قید شده باشد. چون از قبل نسبت به وضعیت طرف خود آگاهی داشته معمولا شرعا همچین حقی ندارد، اما عرفا اگر اظهار کند که منصرف شده می تواند، فسخ نکاح را درخواست کند.

همچنین در صورتی که داشتن یک صفتی در یکی از زوجین در عقد نکاح شرط شود، یا عقد مبتنی بر وجود صفتی در یکی از زوجین منعقد شده باشد و پس از عقد معلوم شود فرد مذکور فاقد آن صفت بوده، طرف دیگر می تواند به اعتبار خیار تخلف وصف، نکاح را فسخ نماید.

تدلیس در فسخ نکاح 

با توجه به ماده 438 قانون مدنی، که تدلیس در عقد را این گونه تعریف کرده: تدلیس به عملیاتی که موجب فریب و گل خوردن طرف مقابل شود. اگر چه این ماده ناظر به عقد بیع است، از ملاک آن می توان استنباط نمود که تدلیس در مورد نکاح عبارت است: از عملیاتی که نسبت به زن یا مرد که موجب فریب طرف دیگر در امر ازدواج با او گردد.

چون تحقق تدلیس در نکاح و ازدواج ملزم به پنهان داشتن صفت یا توصیف کردن به صفتی که شخص مذکور فاقد آن است و فقط به قصد فریب انجام شده باشد، تشخیص و رسیدگی آن در صلاحیت مرجع قضائی است. علاوه بر آن فرقی بین ازدواج موقت و دائم وجود ندارد و طرف مقابل میتواند فسخ نکاح را درخواست دهد.

مهریه زن بعد از فسخ نکاح دائم

طبق ماده 1101 قانون مدنی، که مقرر کرده: مطالبه مهریه در نکاح دائم و موقتی حکم های متفاوتی دارد. در نکاح دائم که معمولا بیشتر منجر به ازدواج زوجین میشود، در واقع بعد از عقد نکاح دائم، تمام رابطه حقوقی و حقیقی بین زن و شوهر برقرار میشود، ربطی به نزدیکی زوجین ندارد، درصورت درخواست فسخ نکاح، زن مستحق دریافت کامل مهریه است.

مهریه زن بعد از فسخ نکاح موقت

اما در نکاح موقت، هرگاه قبل از نزدیکی زوجین به هر دلیلی فسخ نکاح انجام شود، زن مستحق دریافت مهریه نیست. مگر در صورتی که دلیل فسخ نکاح عنن(مشکل جنسی) مرد باشد، که در این صورت، زن مستحق دریافت نصف مهریه است. اما در صورت که فسخ نکاح بعد از رابطه زناشویی باشد،تمام مهریه حق زن است.

با توجه به اینکه فسخ نکاح قبل از برقراری رابطه زناشویی و یا بعد از رابطه زناشویی انجام شود، حق زن در مطالبه مهریه یکسان نیست و براساس (م.1101.ق.م)، در هر دو مورد باید اقدام نمود .

نفقه زن بعد از فسخ نکاح

اما قضیه ی نفقه متفاوت است، چون براساس (م.1106.ق.م)، بعد از عقد نکاح، تکالیف حقوقی زوجین برقرار می شود و هزینه ی زندگی زن برعهده مرد است. همچنین در نکاح دائم و موقت هم فرقی ندارد و تا زمان فسخ نکاح، نفقه حق زن است و هر وقت بخواهد می تواند نسبت به مطالبه آن اقدام کند.فسخ نکاح، یعنی منحل شدن عقد ازدواج میان زوجین به دلایلی ناسازگاری، خیانت، عدم تمکین و غیره که باعث می شود ادامه زندگی برای یکی یا هر دو طرف به دلیل مشکلات روحی و روانی، جسمی و ذهنی، یا مالی و رفاهی ممکن نباشد.

در چه مواردی فسخ نکاح زوجین درست است؟

نداشتن قصد و رضا از طرف زوجین: اولین موردی که ممکن است نکاح باطل باشد نداشتن قصد انعقاد عقد است. مورد دیگر رضای طرفین است. «رضای زوجین شرط نفوذ عقد است و هرگاه مُکره بعد از زوال کُره عقد را اجازه کند نافذ است مگر اینکه اِکراه به درجه‌ای بوده که عاقد فاقد قصد باشد.»

طبق ماده ۱۰۴۷فسخ نکاح:

نکاح بین اشخاص ذیل به واسطه مصاهره ممنوع دائمی است :

  • بین مرد و مادر وجدات زن او از هر درجه که باشد اعم از نسبی و رضاعی .
  • بین مرد وزنی که سابقا زن پدر و یا زن یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از احفاد او بوده است هرچند قرابت رضاعی باشد.
  • بین مرد با اناث از اولاد زن از هر درجه که باشد ولو رضاعی مشروط بر اینکه بین زن و شوهر زناشوئی واقع شده باشد.

ماده ۱۰۴۸فسخ نکاح:

جمع بین دو خواهر ممنوع است اگرچه به عقد منقطع باشد.

ماده ۱۰۴۹فسخ نکاح:

هیچکس نمی تواند دختر برادرزن و یا دختر خواهر زن خود را بگیرد مگر با اجازه زن خود.

ماده ۱۰۵۰ فسخ نکاح:

هرکس زن شوهردار را با علم به وجود علقه زوجیت و حرمت نکاح و یا زنی را که در عده طلاق یا در عده وفات است با علم به عده و حرمت نکاح برای خود عقد کند عقد باطل و آن زن مطلقاً بر آن شخص حرام موبد می شود.

ماده ۱۰۵۱فسخ نکاح:

حکم مذکور در ماده فوق درموردی نیزجاری است که عقد از روی جهل به تمام یا یکی از امور مذکوره فوق بوده و نزدیکی هم واقع شده باشد در صورت جهل و عدم وقوع نزدیکی عقد باطل ولی حرمت ابدی حاصل نمی شود.

  •  عقد در حال احرام.
  •  عقد زنی که در زمان علقه زوجیت با همسر سابقش یا در زمان عده رجعیه با وی زنا صورت گرفته است.
  •  عقد با مادر، خواهر و یا دختر پسری که با او عمل شنیع صورت گرفته است.
  •  ازدواج با زنی که سابقاً با دختر یا مادر وی نزدیکی به شبهه یا زنا شده است.
  •  عقد با زنی که سه دفعه متوالی زوجه او بوده و مطلقه گردیده مگر به‌واسطه دخالت محلل.
  •  ازدواج همسر سابقی که به ۶ طلاق که حکم شش تای آن عمدی است مطلقه شده باشد.
  •  ازدواج دائم مرد مسلمان با زن غیر مسلمان غیر اهل کتاب و ازدواج مرد غیر مسلمان با زن مسلمان.

ماده ۱۰۶۸فسخ نکاح:

  • تعلیق در عقد موجب فسخ نکاح است .
  • اجبار و اکراه در ازدواج و عدم تنفیذ.
  • عدم تعیین مهر و مدت در ازدواج موقت.
  • شبهه و معلوم نبودن طرفین.

ماده ۱۰۶۷فسخ نکاح:

تعیین زن و شوهر نحوی که برای هیچ یک از طرفین در شخص طرف دیگر شبهه نباشد شرط صحت نکاح است.

طبق ماده۱۰۶۵فسخ نکاح:

توالی عرفی ایجاب و قبول شرط صحت عقد است. بنابراین عدم توالی عرفی ایجاب و قبول باعث فسخ نکاح است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

ورود / ثبت نام
کد تأیید به شماره شما ارسال می شود

ارسال مجدد گذرواژه یکبار مصرف(00:90)

7 + 16 =